برید (جراح اعصاب اسکاتلندی) در دهه 1840 با پدیده ای مشابه آن چه کسکر گزارش کرده بود مواجه شده بود. او به طور اتفاقی متوجه شد که می توان با تثبیت نگاه بر یک شئء نورانی، حالت هیپنوتیزم ایجاد کند. یک روز در حالی که مشغول معاینه بیمارش بود از او خواست به شمعی خیره شود تا بتواند رفلکس های مردمک را در وی بررسی کند. در همین زمان بیمار بد حالی به مطب برید مراجعه کرد و او مجبور شد برای معاینه بیمار جدید از اتاق خارج شود. وقتی پس از چند دقیقه برگشت با تعجب متوجه شد مراجع اول، بی حرکت و بدون پلک زدن به شمع چشم دوخته و خشکش زده است. برید قبلاً با شرکت در جلسات هیپنوز نمایشی یکی از شاگردان مسمر به نام شارل لافونتن با آن آشنا شده بود، به سرعت متوجه شباهت این حالت با هیپنوز مسمری شد. با اشتیاق فراوان به مطبی که درهمان نزدیکی بود رفت و از همکارش دعوت کرد برای مشاهده این مورد جالب به مطب او بیاید. دو پزشک مدتی به بیمار و شمع خیره شدند و هنگامی که برید خواست درباره این پدیده با همکارش صحبت کند با کمال تعجب متوجه شد او نیز در وضعیت هیپنوتیزمی فرو رفته است. برید به این نتیجه رسید که می توان افراد را با خیره نمودن به یک نقطه نورانی، به حالتی شبیه خواب فرو برد و برای آن واژه ی نوریپنولوژی را وضع کرد و در سال 1843 کتابی به همین نام منتشر نمود. پس از مدت کوتاهی برید واژه ابداعی خویش را به نوروهیپنوتیزم و سپس به هیپنوتیزم تغییر داد و از آن پس این پدیده در بین عموم با همین نام رواج یافت. البته بعدها وقتی متوجه تفاوتهای هیپنوز و خواب شد خواست نام آن را تغییر دهد ولی این واژه به قدری مقبولیت یافته بود که دیگر تغییر آن ممکن نبود و امروز هم چنان مورداستفاده است. در سال 1847 برید تئوری بی اعتبار مغناطیس حیوانی را رها کرد و مفهوم روان شناختی جدیدی را به نام تک فکری (به معنی تمرکز ذهنی بر یک فکر غالب منفرد) معرفی کرد. به عقیده وی در هیپنوز ذهن انسان بر یک فکر غالب منفرد متمرکز می شود. برید معتقد بود برای ورود به هیپنوز، تنها تمرکز بر یک نقطه کافی نیست بلکه هم زمان تمرکز فکر نیز لازم است. در این وضعیت سوژه ها بسیار تلقین پذیرند و می توانند توجه خود را بر افکار ویژه ای ه بر رفتارشان تأثیر می گذارد، متمرکز کنند. جایگاه ویژه برید در جامعه پزشکی بریتانیا موجب پذیرش هیپنوز توسط پزشکان انگلیسی شد و به همین دلیل وی را پدر هینوتیزم مدرن نامیده اند.