تئوري هاي هيپنوتيزم

تئوري اطلاعاتي يك فرضيه ذهني ونظري براي بيان هيپنوتيزم بعنوان بازگشت و عقبگرد از تابعي بودن است. شبيه به كامپيوتر چند منظوره در مقابل كامپيوتري با منظور مشخص كه كروگر  آنرا ارائه كرده است.

مطابق تئوري حالت كه توسط ارن، اريكسون و... مطرح شده هيپنوتيزم را حالتي مستقل از بيداري يا خواب مي داند. حالتي با پذيرش و توجه تقويت شده كه با افزايش در پاسخ دهي به يك ايده ويا مجموعه اي از ايده ها همراه است (اين ايده داراي بيشترين حمايت فيزيولوژيكي است).

پاولوف بر مبناي تئوري قبل و با مشاهدة مهار شدن پاسخ موتوري اشخاص هيپنوتيزم شده اين تئوري را مطرح كرد. در ادامه داس  تئوري مهار مغزي جزئي  را با توجه به اينكه قسمتهايي از مغز با القاي هيپنوتيزم مهار وقسمتهاي ديگر غالب مي شوند مطرح كرد .علاوه براين او اعتقاد داشت اين حالت قابل يادگيري است.

شارکو، پير و بينت اعتقاد داشتند كه هيپنوتيزم شبيه هيستري كه توليد اختلال در CNS مي كند، است. اين تئوري بوسيلة فرويد نيز مورد تأييد قرار گرفت زيرا او فهميد اشخاص هيستري پس از هيپنوتيزم بهبود نسبي پيدا مي كنند. البته شواهد بعدي نشان داد كه پديدهاي هيپنوتيزمي و هيستريكي ممكن است در افراد با سيستم اعصاب مركزي (CNS) سالم نيز مشاهده شود. ژانت تئوري انفكاك را بر مبناي مكانيسم دفاعي مطرح كرد. مطابق نظر او هيپنوتيزم مكانيسم تدافعي سيستم مغزي است. اين تئوري مبناي تئوري هاي مهم وجديدي نظير حالت تغيير يافتة هوشياري كه توسط هاميلتون، اشپيگل، لودويگ ... ارائه شده ،انفكاك جديد كه هيلگارد پيشنهاد كرده ،كنترل تفكيك شده كه بوسيلة باورز مطرح شده و انفكاك كنترل شده كه وست ارائه كرده است. هستة اصلي اين تئوري ها تقسيم هوشياري به چند رشته كه باهم همكاري دارند و با موانع جلوگيري كننده از تداخل از هم جدا مي شوند، مي باشد

هول  با ايدة شرطي شدن پاسخ افراد به كلماتي كه براي القاي هيپنوتيزم استفاده مي شود اين تئوري را مطرح كرد.