تاریخچه هیپنوتیزم

اگرچه سابقه هیپنوتیزم در کشور ما نیز به سال های دور برمی گردد، اولین انجمن علمی و رسمی کشور در این زمینه در سال 1368 تحت عنوان «انجمن خوابواره(هیپنوتیزم) ایران» تشکیل شد و از سال 1370 با دریافت مجوز های مربوطه، فعالیت درمانی و آموزشی خود را آغاز کرد. سپس در سال 138۰ با دریاف مجوز فعالیت از کمیسیون انجمن‌های علمی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی به «انجمن علمی هیپنوتیزم بالینی ایران»   تغییر نام داد و هنوز نیز با همین عنوان مشغول فعالیت است. این انجمن به عنوان تنها مرجع معتبر علمی و قانونی، اعضای کادر درمانی شامل پزشکان، روان پزشکان، پرستاران، ماماها، روان شناسان، و مشاوران علاقمند را تحت آموزش های لازم قرار می دهد و مدرک معتبر هیپنوتیزم بالینی (مورد تأیید وزارت بهداشت) صادر می‌نماید.

سایت شخصی سید محمد کاظم طباطبایی


اریکسون تکنیک هیپنوز هشیار را که اولین بار توسط هیپولیت برنهایم معرفی شده بود تکمیل نمود و معتقد بود برای ایجادتأثیرات هیپنوتیزمی لازم نیست با مراسم رسمی القاءسوژه را در هیپنوز قرار دهیم. به عقیده وی همه مردم به نحوی تحت هیپنوز بیداری، تلقیناتی را دریافت نموده اند و بسیاری از مشکلات حال حاضر سوژه، به دلیل این تلقینات منفی است. در طی سال های فعالیت های حرفه ای علاوه بر درمان، مسئولیت های متعددی در جوامع معتبر علمی و فرهنگی به عهده وی بود. او مؤسس انجمن امریکایی هیپنوتیزم بالینی و تا مدت ها رییس آن بود. در سال 1979 (یعنی یک سال پیش از مرگش) بنیاد میلتون اریکسون برای اشاعه روش منحصر به فرد این بالینگر برجسته تأسیس شد و از آن پس کنگره ها بین المللی رویکردهای اریکسونی به طور منظم برگزار می شود. بعدها جان گریندر و ریچارد بندلر با مطالعه روش درمانی اریکسون و دو درمانگر موفق دیگر به نام های ویرجینیا ساتیر (خانواده درمانگر) و فریتس پرلز (واضع گشتالت درمانی) مدل مؤثری از ارتباط بین فردی به نام برنامه ریزی عصبی - کلامی را ابداع نمودند.
بعد از جنگ جهانی دوم، هیپنوتیزم علمی با جدیت بیشتری پی گیری شد. انجمن هیپنوتیزم بالینی و تجربی در سال 1949 در ایالات متحده تأسیس شد و در 1959 به صورت یک انجمن بین المللی درآمد. در سال 1957 انجمن دیگری تحت عنوان انجمن امریکایی هیپنوتیزم بالینی شکل گرفت و در هر دوگروه، دانشمندان برجسته ای به تحقیق مشغول شدند. در سال 1955 جامعه پزشکی انگلستان ، هیپنوز را به رسمیت شناخت و توصیه نمود در دانشکده های پزشکی تدریس شود. در 1958 انجمن پزشکی امریکا و انجمن روان پزشکی امریکا هیپنوز را به عنوان یک روش درمانی مؤثر و بی ضرر به رسمیت شناختند. تشکیل این انجمن ها و قانونی شدن هیپنوتیزم پزشکی را را برای تحقیقات علمی گشود و باعث پیشرفت سریع هیپنوتیزم علمی شد.


در تاریخچه هیپنوز، پس از امیل کوئه نوبت به مشهورتین دانشمند تاریخ روان شناسی یعنی فروید توسط شارکو با هیپنوز آشنا شد و آن را به عنوان هسته مرکزی کار مشترک خود با جوزف برویر در مورد هیستری به کار گفت.این دو دانشمند برای اولین بار نشان دادند که برخی از علایم بیماری های روانی مربوط به اتفاقات گذشته فرد است و برای درمان آن روش «تخلیه هیجانی» را ابداع نمودند. آنان در سال 1895 حاصل مشاهدات خود را در مجموعه ای تحت عنوان «مطالعت هیستری» منتشر کردند. این نوشتار در واقع سرآغاز روانکاوی به شمار می آید. فروید در زندگی نامه خود لحظه ای که تصمیم گرفت هیپنوز را کنار بگذارد شرح داده است. خانمی در جریان هیپنوز بازوهای خود را دور گردن فروید حلقه کرد. فروید می نویسد: « من به اندازه کافی آگاه بودم که این اتفاق را پای جذابیت های غیرقابل مقاومت خودم نگذارم! و در آن لحظه حس کردم ماهیت عنصر اسرار آمیز پشت پرده هیپنوز را کشف کردم. لذا به منظور جلوگیری از وقوع دوباره این پدیده، لازم دانستم استفاده از هیپنوز ار متوقف کنم ». در واقع فروید، پدیده انتقال را کشف کرده بود و برای کنترل یا حذف آن تصمیم گرفت القای رسمی هیپنوز را متوقف کند. سرد شدن هیپنوز پس از هواداری های پرحرارت اولیه توسط دانشمند برجسته، اثر منفی زیادی بر پیشرفت هیپنوز داشت. و پس از آن تا مدت ها تحقیق در این زمینه به عده کمی محدود ماند. وی استفاده از «تخت روان کاوی» را ادامه داد و به جای هیپنوز، روش تداعی آزاد را به عنوان یک تکنیک درمانی ابداع و معرفی نمود. اگرچه پس از آن فروید هیچ گاه از القای رسمی هیپنوز استفاده نکرد ولی این تغییر موضع هرگز نتوانست مانع وقوع خود به خود هیپنوز در اثنای روان درمانی بر روی کاناپه معروف وی گردید. بعدها فروید عقیده خود را تعدیل نمود و گفت :» مانیاز به آمیزه ای از هر دو داریم، طلای خالص روانکاوی به مقدار فراوان همراه کمی مس تلقین مستقیم» که هیپنوز را شامل می شد.


زیمل- روان کاو آلمانی برای درمان اختلال موج انفجار طی جنگ جهانی اول، از هیپنوز استفاده کرد. او تکنیکی برای دسترسی به خاطرات سرکوب شده ابداع کرد و آن را هیپوآنالیز نامید. طی جنگ دوم جهانی، هیپنوزنقش مهمی در مداوای انواع درد، سندرم خستگی مفرط جبهه و نوروز جنگ ایفا نمود. برخی از اولین مطالعات در مور یادآوری خاطرات و کنترل فعالیت های فیزیولوژیک به کمک هیپنوز، در دانشکده روان پزشکی ارتش امریکا انجام شد.


دانشمند دیگری که خدمات ارزنده ای به تکامل درمان های هیپنوتیزمی نمود داروپزشک فرانسوی، امیل کوئه بود. کوئه علم تلقین را به اوج خود رساند. او معتقد بود عامل موفقیت در درمان، نه جملات و کلمات به کار رفته توسط هیپنوتیزور بلکه پذیرش آن ها توسط ذهن سوژه است. او مفهومی تحت عنوان «تلقین به خود» را معرفی نمود. کوئه می گفت تلقین به خود، ابزاری است که از ابتدای تولد با ما بوده است و به طور اخودآکاه تمامی زندگی خود را با آن شکل می دهیم. اگر از این ابزار درست استفاده کنیم زندگی مان را نجات می دهد و ما را در راه رسیدن به اهدافمان یاری می رساند و اگر آن را نادرست به کارببریم بسیار مخرب و ویران گر خواهد بود. او با استفاده آگاهانه از تلقین به خود، به بیمارانش کمک می کرد تا افکار مرتبط با بیماری را با افکار سلامت و موفقیت جایگزین کنند. بر پایه همین مفهوم، کوئه قوانین سه گانه تلقین را با دقت تبیین نمود:
1- قانون توجه متمرکز
هرگاه توجه شخص به طور مکرر برای یک عقیده یا موضع متمرکز شود، آن عقیده یا موضع به تدریج برای وی جنبه واقع پیدا می کند و شخص به آن معتقد می شود. در آگهی های تجاری که پی در پی مردم به خرید یک محصول تشویق می شوند در واقع از همین اصل استفاده شده است.


2- قانون اثر معکوس
چنانچه فرد در ذهن خویش، تصور کند قادر به انجام کار خصوصی نیست و در همان حال اقدام به انجام آن کار نماید، هر قدر بیشتر تلاش کند کمتر موفق می شود. این عقیده مشابه اعتقاد ابن سینا است که قبلاً بیان شد. به عبارت دیگر هرگاه اراده و تجسم با هم در تناقض باشند و جدالی بین آن ها رخ دهد فاتح همیشگی، تصور وتجسم خواهد بود. بر همین اساس گفته می شود انسان ها آن گونه خواهند بود که تجسم می کنند. برای توفیق در امری باید خود را در جامه موفقیت مجسم کند. لازمه مثبت زیستن، مثبت اندیشیدن است.
3- قانون اثر غالب
هرگاه یک تلقین یا تجسم با هیجان و انگیزه قوی همراه شود نیرومندتر اثر می کند و بر سایر افکار و تصورات فرد غلبه می نماید. این قانون براساس اصل عمومی جایگزینی هیجانات ضعیف توسط هیجانات قوی تر پایه گذاری شده است.